سلام
انشالله جمعه این هفته یعنی 1392/7/5 میخوایم بریم کهف الشهدا
ساعت 9 صبح قرارمون در مترو نواب
انشالله برنامه ساعت 11 تمام میشه
ولی
هرکس میخواد میتونه بیاد بریم نمازجمعه یعنی قسمت نمازجمعه اختیاریه.
انشالله سعی میکنم از معلم های بیشتری قول بگیرم که بیان
کسایی که مزارشهدای کلکچال نیومدند بنظرم فرصت خوبیه برای تجدید بیعت با شهدا
تا پنجشنبه ظهر هم وقت دارید که تو قسمت نظرات اعلام کنید که میاید.
درضمن نگران نباشید(شاید هم باشید)
هرجمعه برنامه نیست بالاخره آدم باید برای خانوده اش وقت بذاره دیگه
سلام بچه ها!!!
پنجشنبه ی این هفته،هیئت رو گذاشتیم خونه ی دادمهر یعقوبی.ایشالله پنجشنبه بعد از تموم شدن مدرسه نماز رو همونجا میخونیم؛بعد میریم انقلاب نهار میخوریم انشالله ساعت سه میرسیم خونه ی دادمهر و هییت رو شروع میکنیم و بعد از خواندن نماز مغرب هم نموم میکنیم.
آدرس دقیق هم اینه:
خیابان شانزدهم امیرآباد شمالی - انتهای بلوار جانبازان - کوچه 27 غربی - کوچه میخک - پلاک 2 واحد 1
اربــــاب هم ســـــرش را . . . . . .
44 روز تا محرم...
سلام
انشالله روز جمعه مورخ 1392/6/29 میخوایم به کلکچال بریم.
قرار جمع شدنمون از ساعت 7:30 تا 8 صبح دم مترو تجریشه.
حداقل یک معلم هم همرامونه.
ناهار هم خودتون بیارین و همینطور وسایلی که لازمه برای کوه(پیراهن آستین بلند،خوراکی شیرین و سالم،کرم ضد آفتاب و ....)
حوالی 5،6 بعد از ظهر هم برمیگردیم
تا ساعت 12 ظهر روز پنجشنبه مهلت دارید که در قسمت نظرات ثبت نام کنین.
یا علی
اومده امیر دلها/شد شب جنون لیلا (بسیار زیبا) - حاج محمود کریمی
دوباره بازه درب میکده - کربلایی جواد مقدم
دیوونه ی ایوون طلاتم - حاج سید مجید بنی فاطمه
اصل عاشقی امشب بدنیا اومده - حاج سید مهدی میرداماد
ستاره می باره از آسمون امشب دوباره - حاج حسین سیب سرخی
با سلام
به اطلاع میرساند جلسه هفتگی دهم،روز پنجشنبه مورخ 1392/6/28 از ساعت 10:50 تا 13 در مدرسه راهنمایی علامه حلی (1) تهران برگزار میگردد.
نصف شب از شناسایی برگشته
بود . وقتی دید بچه ها توی چادر خوابن بیرون چادر خوابید . بسیجی
اومده بود نگهبان بعدی رو صدا بزنه زین الدین رو نشناخت. شروع
کرد با قنداق اسلحه به پهلوش زد . هی ام می گفت پاشو نوبت
پستته بالاخره مهدی اسلحه رو ازش می گیره میره سر پست و تا
صبح نگهبانی میده .
صبح زود نگهبان پست بعدی به
بسیجی میگه چرا دیشب منو صدا نزدی ؟
اونم میگه : پس دیشبی که صدا کردم کی بوده ؟
ته توی قضیه رو که در میاره میفهمه دیشب فرمانده لشکر و فرستاده سر پست .
اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)